به گزارش خبرنگارایثار و مقاومت سایت احرارگیل، خانواده وی در آمد چندانی نداشت و از همین رو روزگار به سختی می گذارند در کودکی پدربزرگوار و مهربانش را ازدست داد و تحت سرپرستی مادرش ادامه حیات می داد او بسیار باهوش و خوش استعداد بود به مداحی علاقه فراوان داشت در محافل و مجالس مذهبی بویژه در ایام سوگواری آقا اباعبدا…احسین(ع)سر از پا نمی شناخت و با صدای دلنشین خود جوانان ، نو جوانان و مردان عزادار را به وجد می آورد سن وسال چندانی نداشت ولی بدلیل خوشرویی مورد توجه اهالی بود.
دوران ابتدایی و راهنمایی را در روستاهای کویه سفلی و باز کل گذاراند در مدارس نیز خوشرویی ،اخلاق و رفتار وی مورد توجه معلمین و دانش آموزان دوران تحصیل قرار گرفت.
چند سالی بیش نداشت که طبل جنگ و زورگویی توسط دشمنان اسلام و ایران اسلامی به صدا در آمد و از همان دوران نوجوانی علاقه فراوان به حضور در جبهه داشت او اهل مسجد بود . به نماز و قرآن دلبستگی خاصی داشت همیشه در انجمن اسلامی و پایگاه بسیج محل در کنار دست مسئولین بود آنها رادر امورات جاری بویژ تبلیغی کمک می کرد.
صدای وا مصیبتهای مردم مظلوم و ستمدیده جنوب و غرب کشور دلداده اش کرده بود از این رو خیلی بی تابی می کرد تا اینکه در 13 سالگی چون سن اعزام به جبهه نداشت فکری به سرش زد و آن اینکه بر روی شناسنامه اش دستکاری کند!!تا شاید با این کار خود را به جبهه برساند! اصرار و ممانعت دوستان و خانواده اش فایده ای نداشت آرام آرام خود را در برنامه اش موفق دید.
ابتدا به پادگان آموزشی منجیل و سپس به جبهه های حق علیه باطل غرب کشور اعزام شد پس از آن در عملیات غرور آفرین کربلای 5 در شلمچه حضور یافت در نبردی شجاعانه در جزیره بوارین منطقه عمومی عملیات کربلای 5شهد شیرین شهادت نوشید و به سید و سالار شهیدان کربلا پیوست و اکنون در صحن مطهر آقا سید نصیر کیا (ع) مزار او زیارتگاه عاشقان است. یادش گرامی….
یادشان بخیر
سلام با آنان که دستی بر آتش داشته اند
وای از ما که با عکس رجایی چه کردیم
خیلی قشنگ بود
ممنون