گروه ایثارو مقاومت پایگاه خبری تحلیلی احرارگیل؛هرجمعه باشما با شهدائیم،/جمعه های «شهدایی» احرار/ وصیت نامه شهید قاسم شعبانی گلدیانی، رودبار: ای جوانان، مواظب باشید شیطان نفس شما را به انحراف نکشد/ شما پیام خونم را به دوستان برسانید
شهیدان را نیازی به گفتن و نوشتن نیست ، آنان نانوشته دیدنیو خواندنی هستن.
میخواهیم هر جمعه کار را با تبرک و مدد از این عارفان عاشق آغاز کنیم و با نامی و یادی از این ستارهها شب کنیم ؛باشد که ادای دینی بر آن همه رشادت، شهامت، مجاهدت و …ان شاءلله.
نام و نام خانوادگی شهید : قاسم شعبانی گلدیانی
فرزند : حسرت علی
تاریخ تولد : ۱۰/۰۲/۱۳۴۶
تاریخ شهادت : ۰۵/۰۷/۱۳۶۴
(مصادف با یازدهـم محـرم سال۱۴۰۶هجری قمری)
محل شهادت : بانه استان کردستان
وصیت نامه شهید :
بنام خداوند عالمیان و به نام آنکه تمام عالم هستی را به وجود آورد و سلام و درود بر رسول اکرم ( ص ) آخرین فرستاده خدا پیامبر جهان اسلام و سلام بر امامان و پیشوایان از حضرت علی ابن ابی طالب(ع) تا آخرین منجی عالم بشریّت حضرت مهدی(عج) و نایب بر حقّش حضرت امام خمینی ( ره)،
در این زمانه پرجور که هر دست قدرتمند، خونریز و دست هر خونریز، قدرتمند است در این بحران معصیت که همه جا را فساد و تباهی فرا گرفته است در این هنگام که کودکی به جرم اینکه هنوز دستهایش قدرتمند نیست تکه تکه می شود و پدر به جرم اینکه از ملک خود حفاظت می کند باید کشته شود و مزرعه اش ویران شود، در این زمانه سیاه ابر مردانی شمشیر به کف گرفته اند و اینان قد علم کرده اند که همه ظالمان و زورگویان را به خاک مذلّت بکشند.
ای خداوند عالم ، اینان مستضعفان خاکند که از این گوشه دنیا برای حاکمیّت حکم تو قیام کرده اند و بر خواسته اند . ای خد ا ، این مردان یاران خمینی (ره) هستند این گروه از یاران خمینی(ره) را یاری فرما.
پروردگارا، چنان ایمانی و بینشی عطا کن تا بتوانیم جهاد و شهادت در راه تو را بشناسیم و در راه تو جهاد کنیم و اگر لیاقت داشتیم در راه تو و برای رسیدن به تو به شهادت برسیم .
خداوندا ، چنان صبر و بردباری عطا کن تا در مقابل حوادث و ناگواری های زندگی مادّی شکست نخوریم و جز به تو،به چیزی دیگر فکر نکنیم .
خداوند ، به ما چنان راهی را یاد بده که راه پیامبر و اولیاء تو است خداوندا ،از تو برای گناهان و خطاهایی را که در این چند روز عمر کرده ام طلب بخشش و آمرزش می کنم .
ای امّت حزب اللّه، بدانید که امروز ایران است که رسالت اسوه بودن را به عهده دارد و این پرچم را به دوش می کشد و باید استقامت کنیم و بیدار باشیم و در راه خدا جهاد کنیم امروز روز پایداری است امروز روز شکیبائی است ،روز صبر، روز بردباری، روز جهاد ،روز شهادت در راه خدا ، روز شجاعت و مردانگی، روز جنگ، روز حسین گونه بودن، روز زینب گونه بودن و عمل کردن است و روز در هم کوبیدن کاخهای ظلم و ستم است که امروز دشمنان ما ویران شدن کاخهای ظلم و ستم شان را می بینند و گوش می کنند و صدای مرگ خودشان را در میان اللّه و اکبر های رزمندگان در هنگام نبرد می شنوند و برای نجات جان کثیف خودشان دست به هر جنایتی می زنند ولی باید بدانند که هر چه جنایت کنند ،به مرگ ذلّت بارشان نزدیکتر می شوند و هیچ راهی برایشان نیست و بزودی به کیفر اعمالشان در این دنیا و آن دنیا خواهند رسید،پس ای امّت حزب اللّه مواظب باشید سخن امام را فراموش نکنید که می فرماید :من از ملّت عزیز و حزب اللّه عاجزانه می خواهم که جنگ را فراموش نکنند.
این بنده حقیر به عنوان وصیت به شما مردم عزیز و انقلابی توصیه می کنم، نماز جمعه و جماعت و جلسات دعا و سر زدن به معلولین و مجروحین و خانواده شهدا ءو کمکهای پشت جبهه را فراموش
نکنید ،در خط امام باشید چون روحانیت بود که ما و جامعه ما را از آن لجنزار زمان، طاغوت و آن همه فساد بیرون کشید و راه راست واسلام را دوباره در جامعه زنده کرد و دشمنان خارجی از آب گل آلود ماهی می گیرند ولی اگر بین جامعه ما وحدت باشد ، هیچگونه گروهی نمی تواند آسیب برساند و ما دیده ایم تاکنون دشمنان خارجی همواره در صدد بوده اند که بین جامعه تفرقه اندازی کنند و از تداوم انقلاب اسلامی ما جلوگیری شده است. امیدوارم از این به بعد هم امّت حزب اللّه هوشیاری خود را از دست ندهد و نگذارد دشمن تفرقه اندازی کند.
برادران همواره به خانواده شهداء سر بزنید و به آنها نیرو معنوی دهید و یا اگر آنها از نیروی معنوی خوبی برخوردارند از آنها روحیه بگیرید، من از کسانیکه به دیدارخانواده شهدا می روند خصوصاً برادران بسیج و سپاه تقاضا دارم آیاتی که در قرآن در وصف شهادت در راه خدا و جهاد در راه او گفته شده است ، برای پدر و مادر شهداء و خانواده آنها بخوانید و تفسیر کنید تا آنها بدانند که این شهداء به پیروی از قرآن و کلام خدا رفته و به شهادت رسیده اند .
بنده به آن دسته از افرادی که فکر باطلی دارند یا شهید شدن جوانان را فقط نابود شدن آنها می دانند و همواره پشت سر روحانیت ما دهن کجی می کنند ، باید بگویم این شما هستید که نابودید چرا که قرآن می فرماید : (و لا تحسبن الذّین قتلوا فی سبیل اللّه امواتا بل احیاء عند ربّهم یرزقون ) نگویید که شهیدان راه خدا مرده اند بلکه زنده اند و وارد حیات ابدی شدند و نزد پروردگارشان روزی می خورند.
پس روحانیت وظیفه خود را که همان ارشاد جامعه و گسترش اسلام و جلوگیری از فساد است ،انجام می دهند و چیزی از خود نمی گویند که خلاف اسلام و کلام خدا باشد آنهایی که می خواهند روحانیتّ ما را بدجلوه بدهند یا به قرآن و دستورات الهی آ گاه نیستند و یا به همه اینها آگاه هستند ولی نمی خواهند قبول کنند چرا که به اموال آنها ضرری وارد نشود و بعضی ها هم نفس امّاره شان که جلوی فکر آنها را گرفته است و اینها به مال دنیاو چیزهای مادی تکیه کرده اند ولی باید بدانند که دنیا محل گذر است و همه باید بروند پس باید برای آخرت خود فکری کنند که زندگی ابدی ما در آن دنیاست .
ای جوانان مواظب باشید شیطان نفس شما را به انحراف نکشد و جنگ را فراموش نکنید که امروز مهمترین مسئله است و مبادا از رفتن به میدان نبرد و جهاد در راه خدا غفلت کنید زیرا که علی اکبر (ع ) و قاسم (ع)و حسین(ع) در راه اسلام خونشان ریخته شد و ما انقلابیون مدیون همین خونهاهستیم.
ای مادران و خواهران ، فرزندانتان و برادرانتان را از رفتن به جبهه ها جلوگیری نکنید زیرا که زینب(س) ۷۲ شهید داد و شما فردای قیامت باید از زینب(س) طلب مغفرت کنید.
پدرم، می دانم که زحمت زیادی به پای من کشیده ای و من هیچ گاه قدر زحمات شما را نداشته ام و امیدوارم مرا ببخشی و برایم از خداوند متعال طلب آمرزش و مغفرت کنی وقتی خبر شهادت فرزندت قاسم را می شنوی در همان موقع حسین بن علی (ع)را به یاد بیاور که چگونه علی اکبرش و کلیه جوانان و اصحابش در روز عاشورا به خون غلتیدند و حسین( ع ) با این همه مصیبت شکر خدا را بجا آورد و افتخار می کرد که امانتی که خدا به او داده بود، توانست دوباره تحویل خدا دهد. اگر ما هم لیاقت داشتیم که در این راه شهید شویم بدان که همان راه خاندان عصمت و طهارت است و چه افتخاری بالاتر از این که ما هم در رده رهروان آن خاندان باشیم و مثل آنها به دست دشمنان اسلام به شهادت برسیم.
مادرم، مبادا در مرگ من بی تابی کنی و خدا ی ناکرده صحبتی کنی که برخلاف احکام اسلام عزیز باشد که روح مرا آزار خواهی داد و من هم برایت از خدا طلب صبر و استقامت و بردباری می کنم و امیدوارم شماهم مرا حلال کنی و از خدا برایم طلب آمرزش کنی .مادرم ،همانند زینب (س) باش که وقتی حسین(ع) دو فرزند شهید زینب(س) را به خیمه ها می آورد این بار زینب(س) از خیمه بیرون نیامد بخاطر اینکه مبادا حسین(ع) در مقابل زینب (س) خجالت بکشد . مادرم از محبّتهای شما خیلی تشکر می کنم و من را می بخشید.
می خواهم که از شهادت من بی تابی نکنید چون من می دانم که داغ برادر جوان برای شما خواهران درد آور است ولی اسلام و کلام خدا با ارزشتر از جان من است و همان طور که از برادرانم یک به یک می خواهم که از من ناراحت نباشند و پس از اینکه با گلوله خصم زبون، بخون غلتیدم شما پیام خونم را به دوستان برسانید و با صبر و استقامت در برابر منافقان بایستید و راهم را ادامه دهید تا اینکه این انقلاب اسلامی بر حد کمال خود به پیروزی برسد.