جمعه های «شهدایی» احرار/ وصیت شهید سید عظیم موسوی، املش: مادر جان من به شما افتخار مى کنم چون عشق فاطمه (ع) را در قلبت مشاهده کردم

وصیت نامه شهید سید عظیم موسوی

 این وصیتنامه ها انسان را میلرزاند و بیدار مى کند. امام خمینى

بنام او که جان داده ام براى رضایش
سلام و درود من به سالار شهیدان و طاغوت شکن قرن ما خمینى کبیر و با سلام و درود بى پایان من به خانواده عزیزم و همه آنهایى که به نحوى مرا راهنما بودند براى بهتر شناختن مکتبم که جوى آبش همیشه رنگ خون خواهد داشت و با سلام به آنهایى که لحظه اى امام را تنها نخواهند گذاشت و خادم خواهند بود براى این ملت ستمدیده و دشمن خواهند داشت آنهایى را که مى خواهند خون شهیدان راه حسین (ع) را زیر پا له نمایند البته میدانم زمانى که این نوشته بدست شما خواهد رسید که دیگر من در بین شما نیستم و رفته ام به سوى آنهایى که زودتر از من کوله بار سفر خویش را بسته اند…
مادر جان من با داشتن مادرى چون شما افتخار مى کنم چون عشق فاطمه (ع) را در قلبت مشاهده کردم یعنى در آن زمان که یزیدیان سر جنگ‌با فاطمه (ع) و دینش را داشتند این فاطمه (ع) بود که تمام فرزندان خود را براى دفاع از دین پدرش جنگجوى تربیت کرده و آماده براى صحنه ها ى کارزارنمود و آنگاه که خبر شهادت یاران خود را شنید با اسلحه صبرش شکل دیگرى از مبارزه را بر علیه آن‌ها آغاز نمود و تو هم امروز مثل فاطمه (ع) چنین فرزندانى را تربیت کردى (ان شاء الله )که رو سفید خواهید شد نزد فاطمه (ع)..
محمد خود را براى آزادى حصر آبادان على خود را براى بیرون انداختن متجاوز این از خدا بیخبر و کاظم خود را براى آزادى خونین شهر. و مرا هم براى حفاظت از میهن اسلامى و دفاع از حیثیت و شرف مردم مسلمان ایران به جبهه فرستادى تا اینکه خبر شهادت یکى از فرزندان خود را شنیدى تنها آرزوى من این است که وقتى خبر شهادت مرا شنیدى همچون فاطمه (ع) با اسلحه صبرت دنباله مبارزه مرا ادامه دهید چون وعده خدادرست و پیروزى نزدیک است… ان شاء الله که خبر شهادت من وسیله اى باشد براى روسفیدى شما نزد فاطمه (ع).
اما پدر جان شما که نمونه صبرت رادر دورى فرزندت على دیدم. من یکى از بزرگترین ارزوهایم این بود که خداوند توفیق دهد تا جبران زحمتهاى شما را بنمایم ولى میدانى که دزدان آمده اند و مى خواهند دینى را که از زمان هابیل براى احیاء یش خون ریخته بسرقت ببرند. وواجب شرعى بود بر ما جوانها که به دفاع از دین جد ما محمد (ص) بپاخیزیم انتظار دارم که در فقدان من به سوگ ننشینى که ان شاء الله شهادت فرزند ت توشه اى براى آخریت شما خواهد بود و در نزد پیغمبر خدا رو سفید و سرافراز خواهید شد.
اما شما خواهرم که آرزوى دامادى برادرت را داشتى ولى بدان که برادرت در جبهه ها داماد شده مثل على اکبر که حجله اش سنگرش، عروس حجله اش اسلحه اش ، جشن دامادى او شبهاى حمله و شیرینى آن گلوله و فشنگ بوده است ، خواهرم تنها خواهش من این است که براى من عزا نگیرید و همانطوریکه من راه حسین (ع) را در پیش گرفته تو هم دنباله راه زینب را ادامه بده سلام مرا به على برسان و از قول من بگو که در اولین فرصت بر مزار من بیاید و به من بگوید در امر این چند سال چه گذشت بر آنها.
مخاطب آخرین جملاتم شما برادرهاى مهربانم باشید. اگر چه شما هم چون سایر رزمندگان دین خود را اداء نموده اید . بخدا قسم امروز سالار شهیدان به شما افتخار مى کند و ما افسوس که چرا در آن زمان نبودیم که در رکاب آن حضرت شمشیر بزنیم برادرانم خودتان در اکثر عملیاتها بوده اید نمى خواهم بیشتر از این مزاحم بشوم گر چه عید نزدیک است ولى عید بدون پیروزى را عید ندانید ان شاء الله اگر پیروزى نهایى حاصل گشت براى عیدى دادن به شهیدان مجالس ترحیم بپا دارید.
برادرانم تنها ناراحتیم اینست که اسلحه خونین من اسلحه بردارى نداشته باشد. در خاتمه خدمت همه برادرانم و بستکان و آشنایانم سلام و درود مى فرستم و امیدوارم که شهادن من انشا ء الله تقرب شما را به خدا و پیغمبر و اسلام بیشتر نماید.
والسلام على من التبع الهدى

خدایا خدایا تا انقلاب مهدى خمینى را نگهدار
از عمر ما بکاه و بر عمر او بیفزا
مرگ بر آمریکا
مرگ بر شوروى
خشم مستضعف سوى آمریکاست شوروى در شرق مثل یک روباه ست

سرباز  سید عظیم موسوی