در حکومت اسلامی مفسد اقتصادی باید خوار و حقیر شود ولی در کشور ما، احترامی که یک سفتهباز و واردکننده اقتصادی دارد، هرگز یک تولیدکنندهی بینوا ندارد. تولیدکنندهای که دارد با چنگ و دندان، چرخهای کارخانه خودش را میچرخاند و با تمام وجود رو به روی حرص و ولع بیپایان واردکنندههای صاحب نفوذ، قاچاقچیهای خُرد و کلان، بخشنامههای متعدد و متناقص دست و پاگیر و نوسانات شدید اقتصادی، ایستادگی میکند. تولیدکنندهای که گاهی حتی باید خودروی زیر پایش را بفروشد تا بتواند حقوق کارگرانش را پرداخت کند!
نامه ۲۰ نهجالبلاغه، نامهای است که حضرت علی علیهالسلام به زیاد بن ابیه جانشین فرماندارش، عبدالله بن عباس در بصره نوشته است. ببینید در این نامه حضرت چگونه به کسی که به بیتالمال دستدرازی کرده است نهیب میزند:
«به خدا سوگند مىخورم، سوگندى راست که اگر به من خبر رسد که در غنایم مسلمانان به اندک یا بسیار خیانت کردهاى، چنان بر تو سخت گیرم که کممایه مانى و بار هزینه عیال بر دوشت سنگینى کند و حقیر و خوار شوى. و السلام.»
آری، حضرت علی علیهالسلام وقتی پای بیتالمال به میان میآید، دوست و فامیل و غریب و آشنا نمیشناسد. سفت و سخت رو به روی فساد میایستد. حضرت در برابر هیچ شخص فاسدی مسامحه به خرج نمیداد. نامه ۴۱ نهجالبلاغه، نامهای است که حضرت به یکی از کارگزارانش که به بیتالمال خیانت کرده نوشته است. در بخشی از این نامه آمده است که: سوگند به خدا اگر حسن و حسین چنان مىکردند که تو انجام دادى، از من روى خوش نمیدیدند: « اگر چنین نکنى و خدا مرا فرصت دهد تا بر تو دست یابم، تو را کیفر خواهم کرد، که نزد خدا عذرخواه من باشد، و با شمشیرى تو را مىزنم که به هر کس زدم وارد دوزخ گردید. سوگند به خدا اگر حسن و حسین چنان مىکردند که تو انجام دادى، از من روى خوش نمىدیدند و به آرزو نمىرسیدند تا آن که حق را از آنان باز پس ستانم، و باطلى را که به دستم پدید آمده نابود سازم.»
در حکومت اسلامی، قوانین به نفع دزد و کلاهبردار نیستند. قوانین جوری نیستند که کمر پابرهنگان را بشکنند و گردن سرمایهداران را آنقدر کلفت کنند که تبر نزند! در حکومت اسلامی، قاضی برای اعادهی حق مالباختگان، تقاضای رشوه در قالب سکّه، دلار و یورو (برای اینکه دستش رو نشود!) نمیکند!
در بخشی از نامه ۵۳ نهجالبلاغه، همان نامهی جامع و معروفی که حضرت علی علیهالسلام به مالک اشتر نوشته است، دربارهی قضات چنین میخوانیم: «سپس از میان مردم، برترین فرد نزد خود را براى قضاوت انتخاب کن، کسانى که مراجعهی فراوان، آنها را به ستوه نیاورد، و برخورد مخالفان با یکدیگر او را خشمناک نسازد، در اشتباهاتش پافشارى نکند، و بازگشت به حق پس از آگاهى براى او دشوار نباشد، طمع را از دل ریشهکن کند، و در شناخت مطالب با تحقیقى اندک رضایت ندهد، و در شبهات از همه با احتیاطتر عمل کند، و در یافتن دلیل اصرار او از همه بیشتر باشد، و در مراجعه پیاپى شاکیان خسته نشود. در کشف امور از همه شکیباتر، و پس از آشکار شدن حقیقت، در فصل خصومت از همه برندهتر باشد، کسى که ستایش فراوان او را فریب ندهد، و چربزبانى او را منحرف نسازد و چنین کسانى بسیار اندکند. پس از انتخاب قاضى، هر چه بیشتر در قضاوتهاى او بیندیش، و آنقدر به او ببخش که نیازهاى او بر طرف گردد، و به مردم نیازمند نباشد، و از نظر مقام و منزلت آنقدر او را گرامى دار که نزدیکان تو، به نفوذ در او طمع نکنند، تا از توطئه آنان در نزد تو در امان باشد. در دستوراتى که دادم نیک بنگر که همانا این دین در دست بدکاران اسیر گشته بود، که با نام دین به هواپرستى پرداخته، و دنیاى خود را به دست مىآوردند.»
لُب کلام
تا زمانی که فساد و مفسد، در هر شکل، لباس و در هر رتبه، درجه و مقامی، راحت جولان بدهند و با وقاحت تمام به پاکان جامعه زباندرازی کنند، اتّفاقی برای اقتصاد این کشور نخواهد افتاد. نه تورمی مهار خواهد شد و نه تولید رشد خواهد کرد. وقتی کتاب «خاطرات حاجی سیاح» را که روایت ۱۵۰ سال پیش بود میخواندم رسیدم به جایی که ایشان در یکی از بازارهای معروف ایران گشت میزد و از اینکه قالب کالاهای بازار، وارداتی و ساخت روس بودند، شکوه و گلایه میکرد. با خودم گفتم یک قرن و نیم گذشته است و همین الان هم اگر حاج سیاح به آن بازار برود، با وضعیتی تقریباً مشابه با همان سال، مواجه خواهد شد. مستند پرتره «امین الضرب» ساختهی خوب و قابل تامل آقای “جمشید بیات ترک” را هم که میدیدم به این نتیجه رسیدم که تولیدکنندگان داخلی ما همین امروز هم دارند با مشکلاتی که حاج محمدحسن امینالضرب، بیش از یک قرن پیش با آنها دست و پنجه نرم کرد، دست و پنجه نرم میکنند.