می‌خواهیم هر جمعه کار را با تبرک و مدد از این عارفان عاشق آغاز کنیم و با نامی و یادی از این ستاره‌ها شب کنیم ؛باشد که ادای دینی بر آن همه رشادت، شهامت، مجاهدت و …ان شاءلله.بنام نامی آقا امام زمان ولی عصر (عج) و نایب بر حقش حسین زمان امام امت خمینی روح الله و با سلام به تمامی شهیدان گلگون کفن اسلام از صدر اسلام تا شهدا انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی که بوسیله کافران و منافقان کوردل در جلد یک وحشی دیوانه (صدام) بر ملت و کشور مظلوم ما تحمیل شد و خونهای نابحق جوانان ما را به زمین ریخت و بدون هیچ دلیلی جوانهای ما را شهید کرد و هیچ کس نیست که فریاد برآورد بِاَیِّ ذنبهٍ قُتِلَت به کدامین گناه کشته شده اند.
اینجانب حقیر که لیاقت یافتم در جهاد با کافران بعثی شرکت کنم و شاید در این راه کشته شوم و ان شاء ا… در روز قیامت با یاران امام حسین (ع) محشور شوم. وصیت نامه ام را ابتدا با چند سفارش کوتاه که ذیلاً آورده خواهد شد متذکر می شوم. (۵ سفارش به یاد پنج تن آل عبا بتوانیم برای اسلام مفید بوده و تمام نیروی خود را برای اسلام وقف کنیم.)
۱- در نماز جماعت و جمعه شرکت کنید.
۲- برای به ثمر رسیدن ارزشهای والای انقلاب خود را یک فرد خدمتگزار برای انقلاب و مردم رنج دیده به حساب آورید.
۳- کمک کردن به افراد مظلوم را یکی از کارهای روزمره خود قرار دهید.
۴- هیچ وقت خدا را فراموش نکنید و همیشه در همه کارها خدا را شاهد و ناظر کارهای خود بدانید.
۵- مردم را هیچ وقت اذیت نکنید تا حق الناس، خدای نکرده به گردن شما نافتد.
خداوندا من تو را شاهد می گیرم که خود من بطور باید و شاید گفته های بالا را عمل نکردم ولی مثل یک درس داده شده بمن آن را با قلم که حتی یارای نوشتن سخنان بزرگان را ندارد برای این مردم به رشته تحریر آورده ام. همانطوری که زکوه دانش نشر آن است من هم به نوبه خود قدم کوچکی همچون قطره ای بر این دریای ژرف برداشته باشم و خیالم از این جهت آسوده باشد هر چند من حقیر شاگرد این مردم هستم ولی همانطور که در بالا گفته شد امروز دارم درسم را به عنوان یک شاگرد برای معلم خود (مردم) بازگو می کنم.
خفتگان را خبر از عالم بیداری نیست
تا غمت پیش نیاید غم مردم نخوری
چند سفارش هم برای خانواده عزیزم دارم :
۱- مادر عزیزم که تو را از جانم بیشتر دوست دارم و همیشه از خداوند می خواهم که دعای خیر مادران را برای فرزندانشان هدیه کند و این بنده حقیر را هم از دعای خیر مادرم دور نگرداند.
مادر من، ثابت و مقاوم بمان و نیشخند مردم ناعقل و جاهل را نخور و فقط از خدای خود بخواه تا بتواند تو را در مقابل این جملات موزیانه صبر و قدمهایت را در راه آن ثابت قدم کند (بوالله سوگند که آنها « مردم ناعقل » در روز قیامت باید جواب این نیشخندها را بدهند) مادر جان با چه قلمی و با چه جوهری می توانم زحمات تو را قدردانی کنم ولی فقط این را می توانم به تو نوید دهم و از خداوند باری تعالی می خواهم که تو را با مادر جدمان حسین محشور بفرماید.
۲- خوب پدر مهربانم با کدامین کلمه شایسته که در خور مقام والای تو باشد می توانم تو را سپاس بگویم زیرا تو همانند یک استاد الفبای زندگی و اسلام را به من آموختی و من هم با یاد گرفتن این الفبا خود را آماده ساختم تا در این آزمایش بزرگ سربلند شوم. پس ای پدرم (خصوصاً مادر عزیز من) مواظب خودتان از هر جهت باشید تا خدای نکرده دشمنان اسلام بوسیله شماها بتواند سوء استفاده کند و خدای نکرده نکند حرفی بزنید تا برای ضد انقلاب تغذیه خوبی باشد.
۳- و تو ای خواهرم زینب و سلاح تو حجاب و جهادتان پرورش کودکان و ساختن جوانها برای آینده کشور باشد. هیچ وقت از حقایق اسلام دور نشوید زیرا گمراهی بلای خطرناکی است که دشمنان به هر وسیله ای می خواهند آن را وارد شما بکند و به شما ضربه وارد سازند تا آنجا که در توان دارید زندگی ائمه را سرمشق همه کارها قرار دهید و بچه هایتان را با نماز، قرآن، روزه ، … آشنا سازید.
۴- و شما برادران من، شما باید در غیاب من بکوشید که به اسلام عزیز خدمت کنید و برای دیگران الگو و نمونه باشید مسجد را به عنوان خانه اول خود حفظ کنید و این گوهر گرانبها را با رفتن خود پر کنید و بدانید که این مساجد هستند که انسان را از تمام پلیدها دور می کند و انسان را مثل یک انسان تربیت کرده و آن را یک خدمتگزار جامعه ببار می آورد.
۵- وصیت آخرم خطاب به تمام آشنایان و دوستان و همسایگان می باشد برایم در درجه اول دعا کنید تا خداوند ما را بیامرزد و اگر هر خطایی از من سر زده آن را به حساب نادانیم بگذارید و مرا ببخشید تا خداوند هم از شما درگذرد و به عنوان یک پسر حقیر شما و یا یک برادر کوچکتان شما را دعوت می کنم به یک زندگی آزاد اسلام گونه و تا می توانید به اسلام خدمت کنید و در مساجد و نماز جمعه شرکت کنید.
سید محمد یزدانی
« به امید پیروزی اسلام بر کفر جهانی »
۶۵/۲/۳ برابر با ۱۳ شعبان ۱۴۰۶
