کد خبر:245512
پ
ramin rahemi
🌷 «یادی که دردلهاهرگزنمی میرد یادشهیدان است» 🌷

🌹جمعه های «شهدایی» احرار/ وصیت شهید رامین راحمی، رشت :خدایا این لیاقت را در من بوجود آور که جزء بندگان صالح  تو باشم

خدایا این لیاقت را در من بوجود آور که جزء بندگان صالح  تو باشم و در روز قیامت همراه سایر شهدا پشت سر نبی اکرم حضرت محمد(ص) نماز بخوانم.

گروه ایثارو مقاومت پایگاه خبری تحلیلی احرارگیل؛هرجمعه باشما با شهدائیم،/🌹جمعه های «شهدایی» احرار/ شهید رامین راحمی، بندر کیاشهر:خدایا این لیاقت را در من بوجود آور که جزء بندگان صالح  تو باشم.

 

 

🌹می‌خواهیم هر جمعه کار را با تبرک و مدد از این عارفان عاشق آغاز کنیم و با نامی و یادی از این ستاره‌ها شب کنیم ؛باشد که ادای دینی بر آن همه رشادت، شهامت، مجاهدت و …ان شاءلله.

نام شهید: رامین

نام خانوادگی: راحمی

نام پدر: محمد کریم

نحوه شهادت: ترکش خمپاره

اشهد ان لا اله الا الله و اشهد ان محمد رسول الله و اشهد ان علی ولی الله

شهادت میدهم که خداوند یکی است و محمد (ص) فرستاده اوست و علی (ع) بعنوان اولین پیشوای ما شیعیان است

 بسم  الله الرحمن الرحیم

 آن کس که تو را شناخت جان را چه کند

فرزند و عیال و خانمان را چه کند

دیوانه کنی هر دو جهانش بخشی

 دیوانۀ تو هر دو جهان را چه کند

باری شکر جای تشکر است که بندۀ بی لایقی مثل من بخواهم با یاد امام حسین (ع) در جبهه ها باشم باری جای بس تشکر است که خداوند کریم این شور و شوق را در دل من ایجاد کرده است که بتوانم با دلی پاک و روحی پر از ایمان در داخل سنگرها بنشینم و از خداوند تبارک و تعالی خواهانم که قدمهای مرا استوار گرداند و مرا در مقابل دشمن پیروز بگرداند که پیروزی به دو صورت است ۱{- پیروزی ۲- شهادت } که در هر دو صورت می توان امید کاملی داشت اگر پیروز شدیم که انشاءا… پیروز هستیم و با آغوشی باز به کربلای امام حسین (ع) برسیم و بتوانیم به یاری خداوند تبارک و تعالی تمامی  فتنه را از زمین بر کَنیم اما اگر موفق به پیروزی شدم که در هر دو صورت برایم یکسان است چه شهید شوم و چه زنده بر گردم.

اگر زنده بر گشتم که انشاءا… تصمیمی دارم اولین کاری را که انجام می دهم زیارت حرم مطهر هشتمین اختر تابناک آسمان ولایت حضرت امام رضا (ع) باشد

و اگر شهید شدم که جای بسی افتخار است زیرا همانطور که می دانید شهدا شمع محفل بشریتند و این شهدا هستند که تاریخ را می سازند و زندگی افتخار آفرینی را به بشر می آموزند ولی به شرطی که این شهادت خالصانه باشد و خداوند عزیز و کریم شهادت را در راه خودش قبول فرماید. امیدوارم که اگر لایق این هستم که در این سن و سال و با این کوله بار گناه خداوند مرا می پذیرد و مرا بعنوان یک فرد لایق قبول دارد هر چه سریعتر بپذیرد و خداوند را به بزرگی خودش سوگند می دهم که خدایا این لیاقت را در من بوجود آور که جزء بندگان صالح  تو باشم و در روز قیامت همراه سایر شهدا پشت سر نبی اکرم حضرت محمد(ص) نماز بخوانم.

خدایا پروردگارا یکی از آرزوهای من این است که حداقل تا ساعتی که زنده هستم یاد خودت و ائمه معصومین را از دلم بیرون مران خدایا پروردگار این جانی (بدنی) که با این زیبایی و با این همه تمیزی در اختیار من گذاشتی تا ببینی چگونه از آن محافظت نمایم خودت می دانی که من لایق این نبودم که بخوبی از آن محافظت نمایم اگر چشم در اختیار من گذاشتی آنرا در خلاف راه تو به کار گرفتم ولی خداوندا از نفسم پیروی کردم و بر نفسم ستم کردم خودت مرا بیامرز خدایا، پروردگارا به حق علی اصغر امام حسین (ع) اگر لیاقت شهادت در راهت را دارم، شهادت را خالصانه به من عطا بفرما.

پدر و مادر عزیزم اگر خوب درک کنید و بشناسید که خداوند کیست و عاقبت هر انسانی چه می شود هر گز ناراحت نمی شوید و نمی گویید افسوس که فرزندمان رفت ولی مادر جان در آخر چند سفارش به شما دارم و آن اینکه مادر جان اگر یکی از آرزوهایت این بوده که بعد از اخذ دیپلم مرا داماد سازی و حنا بر دستم ببندی اما این را بدان که حضرت قاسم ابن الحسن (ع) یادگار امام حسن مجتبی بدون حنابندان رفت و حضرت علی اکبر نیز همچنین والی آخر… مادر بزرگوارم امیدوارم که با زحمتهای فراوانی که برایم کشیدید ولی من نتوانستم جواب آن محبتهای شما را بدهم  بهر حال ما را می بخشید و تو ای پدر عزیزم اگر چه سواد نداری و نمی توانی کتاب بخوانی ولی این مطلب را از روحانیون بر سر منابر شنیده ای که علی اصغر امام حسین این کودک شش ماهه در بغل امام حسین (ع) جان داد و حضرت قاسم برادر زادۀ امام حسین شهید شد و همچنین علی اکبر امام حسین که هجده سالش بود بر خود ننگ دانست که زنده باشد و کفر  بر اسلام پیروز  گردد در راه خداوند خالصانه به شرف شهادت نائل آمد ولی تنها حرف امام حسین این بود که خدایا  قربانی را از من بپذیر ولی پدر جان نه شما لیاقت بودن مثل امام حسین را داری و نه من لیاقت این را دارم که مانند علی اکبر باشم. ولی انسان با توجه به اینکه در قرآن می خواند و معنای جهاد و شهادت را در می یابد طریقه شناخت خداوند را فرا می گیرد.

این را یاد می گیرد که مانند علی اکبر باشد سفارش به شما برادران عزیزم امیدوارم که این همه مزاحمتی را که من برایتان فراهم کرده ام مرا ببخشید و شما خواهران عزیزم امیدوارم که هر چند زینب (س) علیها نیستید ولی روش آن قهرمان کربلا را در پیش بگیرید و صبور باشید. برادر جان بهر حال این چند  کلمه  را که نوشتم موقع اعزام به خط مقدم برای انجام ماموریت بود ولی اگر نواقصی دارد خودتان تکمیل نمایید. در آخر سلام مرا خدمت تمامی فامیلها و آشنایان برسانید و از ایشان بخواهید که اگر از من ناراحتی دیده اند مرا ببخشند و حلال نمایند. سفارش دیگر به شما روستائیان عزیز و محلیان گرامی امیدوارم که معنای واقعی اسلام را درک نمایید و معنی شهادت را فرا بگیرید  شهید را با نظر ساده نگاه نکنید . نه اینکه مرا با نظر ساده نگاه نکنید من که لیاقت این را ندارم که بخواهم در مقابل شما ارزش داشته باشم ولی به هر حال مرا حلال و این را بدانید که راهی جز رفتن از این دنیا نداریم باید برویم ولی چه بهتر که در راه خدا و در میدان مبارزه بمیریم . این سفارش به شما جوانان هم محلی دارم که اگر شهید شدم و سلاح از دست من افتاد شما این سلاح را بردارید و با تمامی فسادها  محل مبارزه نمایید. برادر جان در آخر سلام مرا به دایی  محمد تقی با خانواده و دایی علی خان با خانواده و تمامی آشنایان برسانید و طلب حلالیت. برادر جان اگر انشاءا… برایم برادر زاده شد اسمش را علی اصغر یا علی اکبر بگذارید زیرا خداوند  این  دو تن را دوست دارد در آخر از تمامی شما ۱- پدر عزیزم۲- مادر مهربانم۳- برادر بزرگوارم ۴- عروس مهربان ۵- خواهرانم شوکت و نجمه و سکینه و مدینه و از شجاع و حسن آقا و…  خدا حافظی می کنم. در آخر اگر شهید شدم به کلثوم عزیزم شاخۀ گل بدهد بر مزارم بگذارد و عوض من ایشان و سمیه را ببوسید. و برادر زادگانم در واقع یادگاری از عموی خودشان هستند زیرا اولین  کسی که برای انسان شیرین تر از همه است از پدر و مادر برادر و عروس و برادر زاده می باشد خصوصاً برادر زادگان من که کلثوم برایم همانند جگر من است که اگر جگر و قلب از کار بیفتد  انسان دیگر زنده نمی ماند همانند این است که اگر کلثوم را که تازه راه رفتن را یاد گرفته بود تنها گذاشتم ولی مطمئن هستم که خداوند نگهدار اوست و این کلثوم عزیزم را به خداوند می سپارم زیرا خیلی دوستش دارم من که در این راه که آمده ام خداوند را از همۀ افراد بیشتر دوست دارم امید است که خداوند این شوق را از من نگیرد. در آخر از همه این را می گویم که اگر واقعاً می خواهید اسلام را درک کنید سعی کنید مدت ۱۵ روز هم شده سری به جبهه ها بزنید زیرا واقعاً عمل شناخت قرآن و اسلام و خداوند است. در اینجاست که انسان واقعاً اسلام واقعی را درک می کنند و شهدای کربلا را به یاد می آورد و همواره در راه آنها قدم می گذارد در ضمن مطمئن باشید که هر کس در جبهه بمیرد جزء پاکان راه خداوند است ولی بعضی از کوردلان تاریخ هستند که در هر جا فراوان هستند و این را درک نمی کنند که اسلام چیست و چرا شهید می شوند. ولی به خیال غافل خود این عزیزان را شهید محسوب نمی کنند .

ای کوردلان و ای منافقان این را بدانید که  تا آخرین قطرۀ خون و تا آخرین لحظه از اسلام و قرآن و مکتب دفاع خواهم کرد و در این هدف فقط آیت ا… خمینی را بعنوان فرماندۀ کل قوا قبول داریم خدایا بار الهی امام زمان را از ما راضی  و خشنود بگردان و هر چه سریعتر فرج آقا را برسان که با ذوالفقار علی (ع) انتقام خون امام حسین (ع) را از کافران بگیرد در آخر می گویم مرا کنار؟؟؟ که روشنگر محل ما بودند دفن نمایید اگر چه؟؟؟ تهیه کنید دیگر عرضی ندارم از همۀ شما آشنایان و دوستان می خواهم که این راه شهدا را ادامه بدهید و دعا بجان امام و به یاد تمامی شهدا در هر جمعه بر سر مزارشان بروید و سوره ای فاتحه بخوانید.

چند قطعه شعر زیرا هر کدام بهتر است بر روی سنگ قبر بنویسید؟ مهم

۱-دست از طلب ندارم تا کام دل برآید – یا جان رسد به جانان یا جان ز تن در آید

۲- زنده کدامست بر هوشیار – آن که بمیرد بر سر کوی یار

۳- مرگ حاضر غایب از حق بودنست –  زندگی بی ؟ست جان فرسودنست

۴- دل جز ره عشق تو نپوید هرگز – جز محنت  و درد تو نجوید هرگز – صحرای دلم عشق تو نورستان کرد – تا مهر کسی دگر نروید هرگز . (به نظر من این دو بیت  باشند بهتر است)

ولی طوری تشییع کنید که عبرت باشد برای منافقان و کوردلان، صبور باشید زیرا جان به فدای خدا کردم که چیزی کمی است ولی من کالای بیشتری ندارم اگر داشتم آنرا هدیه می کردم. در ضمن همسنگران من؟؟؟ گودرزوند ۲- ولی زارع کلیشمی ۳- بهمن نقدی نیای راجعونی ۴- رمضان علی باقری خرمکوهی ۵- داود محمد پور کلیشمی ۶- منصور جعفری کلیشمی . برای کسب اطلاعات بیشتر از اینها اگر لازم است بپرسید.

خداحافظ ای مادر – نمی بینم ترا دیگر .

تا بانگ لا اله الا الله بر تمام جهان طنین نیافکنده مبارزه هست و ما نیز تا آخرین قطرۀ خون در این راه هستیم “پایان ” خداحافظ

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کلید مقابل را فعال کنید

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.