کد خبر:233087
پ
WhatsApp Image 2021-12-31 at 21.03.26
معامله گری از «ترس»، با «ترس»!

اختصاصی/ عصر جدید اسدالله عباسی بعد از استانداری/ کپی از دست قهرمانی چابک!

عصر جدید اسدالله عباسی بعد استانداری را می توان نه کورس برای تصاحب وزارت، بلکه بازگشت به اراده ی انتخاباتی مردم “شهرستان یا احیاناً مرکز استان” دانست که نگارنده عدم اقبال و اعتماد عمومی سر انگشتان مردم فهیم گیلان را برای دور ریزش به وضوح می بیند.!

 اختصاصی پایگاه خبری تحلیلی احرارگیل، پوزش از همه سروران بویژه منسوبین به مرحوم مهندس روح الله قهرمانی چابک بابت این چند جمله/ … هردو از یک شهرستان(رودسر)، از یک شهر(چابکسر) بودند. هردو سابقه ای تقریباً یکسانی داشتند .
هر دو باصطلاح با شعار مردمی استاندار گیلان شدند، یکی تا دم درب وزارت نیرو (  دولت احمدی نژاد) پیش رفت و دیگری حتی شده چند ماه، پشت میز وزارت تعاون و کار نیز نشست حالا کاری به حاشیه هاش نداریم. اما نشست! و…

هر دو از دو بیماری رنج می بردند، پناه دادن به دوستان فرصت طلب و «معامله با «ترس» از «ترس»!. (باج دادن به دیگران با نام اجاره ای تعامل!) یکی در ایام ماضی به استقبال مبارزه با این دو نرفت و … نرفت تا به دامش گرفتار آمد و دیگری زیر سایه ی همون بیماری ها دست و پا میزند تا شاید آیا چند صباحی ادامه حیات دهد یاکه نه، اونیز بدین سبب به معشوق… استرجاع خوان باشند مردم چابکسر.!(خدایا مددی)


باز گذاشتن بلته ی ” معامله گران” وکانون های مخوف آستین نشین بهانه خوبی برای ادامه حیات سیاسی نسیت برادر! بایدمواظب بود که تعرفه ها و مشورت ها شون کمر خم نکنند…!  فریاد انقلابی گری شجاعت است، مطالبه است، آرمان ها و ارزشهای امام و شهداست نه بیم این که ما را تند رو بخوانند و یا کُند رو.  باید و باید به صف زد ،حُریت دیکته کرد تا آیندگان زین رسم ، پاکی مشق کنند ومردانگی .

اما اصل قضیه؛ … دکتر اسدالله عباسی راهی استانداری گیلان شد تا از پل کنار گذر به وزارت برسد اما بازارموجی و رسانه گردی  قادر به اخذمجوز برای وی تا الان نشد. حالا از کنار گوشه های دولتی ها این ندا به گوش می رسد که، حتی با عبور مجلس از وزیر صمت این پایگاه به عباسی سپرده نخواهد شد بویژه  گاردی که نمایندگان استان برعلیه اش پی ریزی کرده اند.
عباسی خورد. درست جایی که بدان عشق می ورزید«معامله گری». چیزی که طرفدارانش به هرچیزی فکر می کردنند جز تن دادن عباسی به بده بستان های مرسوم  …!
نداشتن برنامه “میان و بلند مدت” برای احیای استانی که زادگاهش بود و شتابزدگی  در تصمیمات آفت دیگر اسدالله عباسی بود که تلاش ها برای دوری از این مجمل بی فایده ماند و…

دم دمی مزاجی در صدور فرمان “عزل و نصب ها” و چشم به دهان رسانه هاو مخالفین دوختن نیز آفتی بود برای خم کردن اراده ی فردی که بسیاری بردانش، تجربه و توان مندی اش برای رفع مشکلات تلمبار شده ی دولت گذشته درگیلان چشم امید بسته بودند.

عصر جدید اسدالله عباسی بعد استانداری را می توان نه کورس برای تصاحب معشوقه اش وزارت، بلکه بازگشت به اراده ی مردم شهرستان یا احیاناً مرکز استان دانست که نگارنده  عدم اعتماد عمومی سر انگشتان مردم فهیم گیلان را برای دور ریزش به وضوح می بیند.

زمانی که ازسوی سران مخالف اسدالله عباسی به بنده خبر دادند که سرتیم باند مرموز معامله گران گیلان به تهران عزیمت کرده برای باصطلاح نشست و هماهنگی!!! ها، برای فردا روز معرفی عباسی بعنوان استانداری گیلان بلافاصله آیه استرجاع بجا آوردم! تا این که در اولین نشست با ایشان، بنده بعد قریب ۱۲ سال دوری با دعوت مستقیم خود ایشان و اصرار رابط ش رسیدیم و از صحت موضوع نشست تهران پرسیدم و تایید گرفتم.!!

 

چیزی که درنشست های بعدی و بعدی “”تعامل دوری از مطالبه های مردمی و تیزی خنجر معامله گری”” « آن نشست معروف» هرروز برایم ملموس تر می شد تا این که….!
حالا عباسی دل خوش کرده به شایعه عزیمت قریب الوقوع آن سر تیم مرموز معامله گر به پایتخت که بلکه از فشارها وتنگناها ی خود ساخته رهایی یابد! اما، زهی خیالی باطل.

زهی خیالی باظل چرا که مرحوم قهرمانی چابک نیز بادادن باج ها دقیقاً از همین وهم و خیال چوب خورد، ناله ها زد،به هر خار و خاشاکی چنگ می انداخت بلکه از ترس با معامله گران خلاصی یابد اما دیرشده بود…!

 

یکی از همین سرداران سیاسی استان( که دست برقضا رقیب انتخاباتی آقای عباسی در دوره گذشته نیز بود.) قبل معرفی قهرمانی چابک بعنوان استاندار  گیلان با کمک مشاور و همدست آستانه ای مستقر در رودسر نشستی را ترتیب دادند در ساختمانی حاشیه ی ساحل شهرستان رودسر …. قول و قرار ها گذاشته شد . قرار شد هرکس سهم خود را بگیرد و برود پی کارش( قریب به این مضمون و آنچه که بعدها از آن نشست درز کرد)…

اما وقتی که  آسمان ابری، طوفان گرد و غبار معامله گران هویدا شد نام روح الله قهرمانی چابک چهره ی اول استان شد بعنوان رفیق شفیق رحیم مشایی و « لیدر جریان انحرافی در گیلان»!. چه کسانی شبکه سازی کزدن؟؟  همون سردار سیاسی همشهری ، همدست و مشاورش که اتفاقاً آقای قهرمانی نیز از ترس شیقته ی او شده بود..!  پس از مدتی دعواها که بالا و بالا تر رفت، شد همانی که همگان انتظارش را می کشیدند….

بالاخره قهرمانی را با قلاب از دم درب وزارت پایین کشیدند همون کسانی که درپی مشایی در اشکورات رودسر می دویدند تا موافقت استانداری بعد قهرمانی ویا …. را برای خود دست و پا کنند که؛ دست غیب آمد و برسینه نامحرم زد.

این را آقای اسدالله عباسی نیز دقیقاً مثل مرحوم مهندس قهرمانی چابک دارد کپی و تجربه می کند؛ معامله با ترس از «ترس»!!

ترس» ، ترس است این یکی رفت (جامعه خالی از ترس نمی ماند که) دیگری رُخ می نمایاند باید بر اشباح ترس هجوم برد . امان نداد…. ساختن پیروزی با معامله گری با ترس، «وهم» است.

باید بدون واهمه با بانیان وضع موجو و به مخالفینی که در رکاب فتنه سالها تلمذ و ۸ سال مردم  ستمدیده و مظلوم گیلان را به سخت ترین حالات گرفتار کردند، جنگید. نه آنان را امین آستین خود دانست و به سوی خود فراخواند . طلای«مشاوره» و واگذاری پست های حساس استان را گردن آویز طیف و باند مرموزشان نمود. / باقی بماند تا بعد

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کلید مقابل را فعال کنید

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.